در آغاز برای تمهید بحث لازم به ذکر است که حکمت عملی با برخی دیگر از شاخههای علوم اسلامی، دارای مرزهای مشترک است. چون علوم اسلامی متکفل قسمتهایی از مباحث حکمت عملی شامل اخلاق، تدبیر منزل، سیاست مُدُن بوده اند و از متن آموزههای عالی اسلامی برخاسته و همچنین برای جامعه مسلمان دارای قداست هستند، این تمهیدات باعث شده تا مباحث حکمت عملی از انحصار این علم درآمده و با روشهای دیگر در باقی حوزههای تفکر اسلامی به بحث گذاشته شود. علوم و شاخههایی که در این زمینه بحث میکنند، عبارتند از: حوزه عرفان و اخلاق اسلامی، حوزه فقاهت، عبادات و به ویژه فقه سیاسی که هر یک در جنبههای همبستگی اجتماعی، تعاون و روح جمعی دارای دستورهای لازم الاجرا هستند.
الف. ویژگیهای حکمت عملی در تمدن اسلام
مستند اساسی حکمت عملی اسلام، نخست قرآن و سپس اخبار، روایات، سیرهی نبی اکرم، صحابه و ائمه معصومین است. به طور کلی، حکمت عملی اسلام، شامل عبادات، معاملات و احکام و صورتهای اخلاق فردی و اجتماعی است و بنای آن مترقیتر از مدینههای فاضله افلاطون و فارابی و دیگران است.
- به طور قطع، مترقیترین مبانی و اصول اجتماعی به وسیله دین اسلام پایه گذاری شده است تا آن جا که مجموع افکار و نظامات فلسفی یونانی در برابر نظامات اسلامی به مانند قطرهای است در برابر دریا. (فارابی: ۳۱)
از جمله کتب مهم حوزه حکمت علمی در اسلام، میتوان به «آراء اهل مدینه فاضله»، «السیاسه المدنیه» نوشته فارابی، «اخلاق ناصری» نوشته خواجه نصیر الدین طوسی و «دره التاج» نوشته علامه قطب الدین شیرازی اشاره کرد که در ادامه مورد بررسی قرار میگیرد. در این حوزه، اما میتوان به آثار دیگری از جمله «تدبیر الموحد» نوشته ابن باجه، «تدبیر المسافر» و «تدبیر المنزل عن السیاسه الالهیه» نوشته ابن سینا توجه کرد.
اخلاق ناصری از کتابهای مشهور تالیف یافته در زمینهی سیاست، نوشتهی خواجه نصیرالدین طوسی در سال ۶۳۳ هجری است. کتاب، اندیشه بلند خواجه را از فراز قرن هفتم که قرن وحشت و ناامنی است برای ما باز میگوید. تقسیم بندی حکمت عملی در این کتاب به طور کامل مراعات شده است. اخلاق ناصری، در اصل ترجمه کتاب «الطهاره الاعراق» ابن مسکویه رازی است، اما خواجه این کتاب را از دو قسمت دیگر حکمت عملی، یعنی حکمت مدنی و تدبیر منزل، خالی یافت و این دو موضوع را بدان افزود. کتاب، شامل سه مقاله است. مقاله اول در تهذیب اخلاق مشتمل بر دو قسم مبادی و مقاصد، مقاله دوم در تدبیر منازل و مقاله سوم در باب سیاست مدن است. در اخلاق ناصری، «عدالت» در والاترین مقام اندیشه سیاسی جای میگیرد. بحث درخشانی به نام «محبت» نیز در این اثر، مورد توجه است که موید اهمیت عدالت و جدی بودن جایگاه آن در کتاب است.
- ما پیش از این اشارتی کرده ایم به تفضیل محبت بر عدالت؛ و علت در آن معنا آن است که عدالت مقتضی اتحادی است صناعی و محبت اتحادی طبیعی؛ و صناعی به نسبت با طبیعی مانند قسری باشد و صناعت مقتدی بود به طبیعت؛ پس معلوم شد که احتیاج به عدالت که اکمل فضایل آن است در باب محافظت نظام نوع از جهت فقدان محبت بود؛ چه اگر محبت میان اشخاص حاصل بودی به انصاف و انتصاف احتیاج نیفتادی. (خواجه نصیر الدین طوسی: ۷۷)
ب-۲. دره التاج
دره التاج از کتابهای قابل توجه در زمینه حکمت عملی و دائره المعارف جامع همهی علوم علمی، ادبی، ریاضی و دینی زمان مولف است. این کتاب را علامه قطب الدین شیرازی طبق قرائن، بین سالهای ۶۹۳-۷۰۵ نگاشته است. علامه، در چهل و دو فصل، بحثهای گستردهای را در تدبیر منزل، سیاست و مدینه مطرح میکند. از جمله ابتکارات دره التاج این است که از قالبهای یونانی فاصله گرفته است. کتاب گرچه طبق نظریه یونانیان، حکمت عملی را به سه شاخهی اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن تقسیم کرده، اما نویسنده از جهات گوناگون دست به نوآوری و فراروی از قالبهای یونانیان زده است. حکمت عملی از دیدگاه قطب الدین شیرازی با حکمت عملی در متون مشهور یونانی موید تفاوتهای ذیل است:
اول. در این کتاب، از لحاظ مباحث و زاویه نگرش در سیاست، نویسنده به قالبهای فلسفی صرف، توجه ندارد.
دوم. آمیختگی مباحث حکمت عملی با مباحث سیاستنامهها و نصیحت الملوک و اخلاق و شریعت در سطور گوناگون کتاب قابل توجه است.
سوم. استفاده از روشهای مختلف و محدود نشدن در روشهای صرفا ذهنی فلاسفه از ویژگیهای قابل ذکر است.
چهارم. کتاب از لحاظ محتوا و به کارگیری واژهها و الفاظ، سبک مخصوص خود را دارد و از قالبهای مرسوم حکمت عملی فاصله میگیرد.
پنجم. طرح مبحث پادشاهی در کنار قالبهای مدینه فاضله، نویسنده را در یک رفت و برگشت بین آرمان و واقعیت در حرکت میاندازد که باعث میشود کتاب نه جنبهی تملق گونه به خود بگیرد نه در آرمانها به خیال پردازی مشغول شود.
ششم. کتاب با تکیه بر آیات شریف قرآن و اخبار و سیره است نه دستورهای حکیمان یونان.
از این نظر میبینیم که حکمت عملی در اسلام راهی متصل به احکام و فقه و دستورات دینی یافته است. فارغ از تفاوتهای گفته شدهی فوق، در رابطه با جایگاه «عدالت» و «مردم» در این کتاب میتوان گفت:، مانند اکثر قریب به اتفاق متون اسلامی و منابع ایران اسلامی، بحث عدالت در اینجا نیز در محوریترین جایگاه ممکن قرار دارد و در سطور کتاب حاضر و ناظر است. چنان که نویسنده تعبیر خود در معنای سیاست مدنی را به عدالت و عدل برمی گرداند:
- در سیاست مدنی که عبارت از حکم و معدلت کردن است در بلدان و ولایات و اجتماعات، و آن را حکمت عملی خوانند. (علامه قطب الدین شیرازی: ۱۵۷)
نویسنده هرجا مجالی مییابد به رعایت حال رعیت و خلق سفارش میکند. گاه به نقل و گاه با توسل به عقل. تاکید وی تا آن جاست که اساس و ضرورت حکومت را برای رعیت و مردم قابل تفسیر میداند و همچنین ریاست رییسی که حفظ رعیت نکند را ریاست مجازی میشمرد. دره التاج، دغدغه حمایت از مظلوم را دارد و در هر موضعی، دست سلطان را در دست درازی به حریم رعیت میبندد.
- رعایا اصل ملک و پادشاهی اند از برای آنکه تا رعایا نباشند، پادشاهی نباشد و، چون رعایا نمانند، پادشاهی نماند…. پس رعایا اصل پادشاهی باشند و، چون اصل را نگاه دارند، فرع بماند …. و، چون رعایت رعایا واجب است و آن حاصل نشود الا به عدل؛ پس عدل کردن از جمله واجبات باشد از برای آنکه شرط واجب، واجب باشد؛ چنان که در اصول ثابت شده است و نه آن است که حفظ رعایا تنها بر عدل موقوف است؛ بلکه بنیاد خلق آسمان و زمین بر عدل است؛ (قطب الدین شیرازی:۱۶۳)
ب-۳. آراء اهل مدینه فاضله
ابونصر محمد بن محمد طرخانی ملقب به فارابی را میتوان موسس فلسفه اسلامی دانست. نویسنده کتاب «فارابی، موّسس فلسفهی اسلامی» در تایید این ادعا و نقد کسانی که فلسفه اسلامی را تقلیدی میدانند مینویسد:.
- چون این جماعت علم را منحصر در علم تحصیلی و حتی علمی تقلیدی میدانستند، تتبعات خود را با این فرض آغاز کردند که فلسفهی اسلامی هم باید مقلّد ئ. تابع یونانیان باشند؛ یعنی وضع و حال متفکران را با خود قیاس کردند و به جای تحقیق در باب گذشته، صورت خود را در آینه تاریخ دیدند. (داوری اردکانی: ۴۵)
- کسانی که گفتند: فلسفه اسلامی تقلیدی و شرح آرای یونانیان است، علم فلسفه را با فلسفه اشتباه کردند و ندانستند که فی المثل فارابی به تعلّم فلسفه یونانی، اکتفا نکرد؛ بلکه بدون آنکه تسلیم مشهورات و مسلمات شود، در ذات دیانت و نبوت و امت و مدینه و همچنین در موضوعات علوم و من جمله در موضوعات علوم اسلامی، مثل علم فقه و علم کلام، تفکر و تحقیق کرد. (داوری اردکانی: ۴۷)
با این مقدمه درباره فارابی و اهمیتش در تاسیس فلسفه اسلامی، لازم به توضیح است که از جمله مهمترین آثار او در حوزه سیاست اندیشی کتابهای «مبادی آراء اهل مدینه فاضله» و کتاب «السیاسته المدینه» است. واژگان مهم به کار رفته در این متون شامل این موارد است: عقل فعال، مستفاد، محض، بالقوه و بالفعل؛ علل مادی، صوری، فاعلی و غایی؛ مدینه فاضله و غیر فاضله؛ خیر و شر؛ سعادت، فطرت و کرامت؛ قوه ناطقه، نامیه و نزوعیه؛ صورت، ماده و جوهر؛ ملکه ارادی و نفسانی؛ نفس ناطقه، حیوانی، ملکی و …
برای بررسی بیشتر، به قسمتی از متن کتاب آراء اهل مدینه فاضله، نوشته فارابی دقت کرده متوجه خواهیم شد که استدلال و شیوهی فلسفی و الفاظ به کار رفته در این گونه آثار چگونه است:
فصل بیست و ششم: گفتار در احتیاج انسان به اجتماع و تعاون
- هر یک از این آدمیان بر سرشت و طبیعتی آفریده شده اند که هم در قوام وجودی خود و هم در نیل و وصول به برتین کمالات ممکن خود، محتاج به اموری بسیارند که هریک به تنهایی نتوانند متکفل انجام همه آن امور باشند و بلکه در انجام آن، احتیاج به گروهی بود که هر یک از آنها متکفل انجام امری از مایحتاج آن بود و هر یک از افراد انسانی نسبت به هر یک از افراد دیگر بدین حال و وضع بود و … اجتماعات و تجمع گروههای بسیار که یاری دهنده یک دیگر باشند و هریک برای هر یک در انجام بعضی از مایحتاج او و آنچه در قوام وجودیش محتاج به آن بود، قیام نماید تا بدین وسیله، همه آنچه جمله آن جماعت برای آن قیام کرده و کاری انجام داده اند، گرد آید تا برای هر یک از افراد، همه مایحتاج او که هم در قوام وجودی و حیات طبیعی بدان محتاج بود و هم در وصول به کمال، فراهم شود؛ و از اهمین جهت است که افراد انسانی فزون شده اند و در قسمت معموره زمین، اسانهای بسیاری تحصیل و استقرار یافته اند و در نتیجه، جمعیتهای انسانی تشکیل گردیده است. این اجتماعات بعضی کامل و بعضی غیر کاملند. اجتماعات کامله سه اند؛ عظما، وسطا و صغرا ….
با توجه به مباحث گفته شده، اصول و زمینههای ذیل را میتوان نتیجه گرفت:
۱. مباحث حکمت عملی به رغم حفظ قالب یونانی، با محتوای اسلامی و فرهنگ و تمدن اسلام در این قالب مواجه شده است. در برخی از متون، هر چه پیش میآییم قالبهای یونانی و اقتباس از آن حوزه کم رنگ شده و به مرور رنگ میبازد.
۲. متون حکمت عملی هر چه به سوی تمدن اسلامی پیش میرود و از فضای یونانی فاصله میگیرد به نوعی در مباحث و طراحیها به زمینههای عینی و نظری جامعه اسلامی نزدیکی بیشتری نشان میدهد.
۳. عدالت، در مباحث حکمت عملی مانند دیگر شاخهها و زیرمجموعههای اندیشه و علوم اسلامی، اساسیترین بحث و اصلیترین نقطه توجه است.
۴. اسامی بزرگانی مانند فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی و دیگران و نوآوریهای آنان در زمینههای یاد شده، از جنبه تعامل فرهنگ اسلام در برخورد با دیگر حوزههای فکری بسیار مهم است. میبینیم که فلسفه اسلامی در سیاست، در جایگاهی مطمئن و تثبیت شده در جامعه و تمدن اسلامی قرار میگیرد. این همه میتواند برای امروز فرهنگ ما قواعد بسیاری را بیان کند. اصولی که اگر درست به کار آید میتواند جامعه را از برخورد منفعلانه و اقتباس گونه در ذیل تفکر و تمدن غربی رهانیده و نوعی شکوفایی و اصالت و هویت را به ارمغان آورد.