گزارش در مورد خلاصه نظریه هویت ملی از خبرگزاری مهر ۱۳۸۷
✅به گزارش خبرگزاری مهر، این کرسی سوم خرداد ماه توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. این کرسی با ارایه نظریه دکتر موسی نجفی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره “تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان”، ارزیابی و نقد دکتر فتح اللهی، دکتر نجف لکزایی و دکتر کچوئیان با حضور اعضای کمیته داوران، استاد کریم مجتهدی، استاد دکتر داوری اردکانی، حجت الاسلام پارسانیا و دکتر عماد افروغ برگزار شد.
به گزارش مهر، نظریه پرداز اولین کرسی نظریه پردازی در بیان عوامل تکوین ملی ایرانیان با بکارگیری تمثیل هسته و پیرامون و طرح شواهد تاریخی گفته بود : پادشاهی در کنار تشیع، زبان و موقعیت جغرافیایی از عناصر ایجاد ملت ایران بوده است. به گزارش خبرنگار دانشگاهی مهر، دکتر “موسی نجفی” – عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی در ارائه نظریه خود در اولین کرسی نظریه پردازی که چهارشنبه شب سوم خرداد ماه در پژوهشگاه علوم انسانی برگزار شد گفت: بحث تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان یک بحث کلیدی و کلان است و از نظر مفهوم شناسی و روش شناسی یک حوزه وسیع بین رشته ای را از تاریخ، علوم انسانی و فلسفه در برمی گیرد که چند مقطع تاریخی اعم از قبل اسلام تا اسلام، ۹ قرن اول اسلامی و ۵ قرن بعدی از محدوده های تاریخی این بحث است و تمرکز اصلی بحث این کرسی بر روی تشیع صفوی به بعد است. وی در بیان نظریات رقیب نظریه خود گفت: نظریه ایران باستان نظریه ای تاریخ سازانه و نژادگرایانه است که می گوید ایران اگر مجدی هم داشته باشد به قبل از اسلام برمی گشته که یک گفتمان سیاسی است که در دوره پهلوی ایجاد شد و احیای ناسیونالیست ایرانی از بعد جنگ جهانی تا اوایل دوره پهلوی برای وحدت ملی با تکیه بر تاریخ و زبان فارسی مدنظر بوده است. “نجفی” افزود: نظریه دوم که از امتزاج فرهنگ ایران و اسلام صحبت می کند بازگشت به فرهنگ خویشتن را توصیه کرده و نظریه سوم می گوید بین ایران، اسلام و غرب یک هویت رودخانه ای وجود دارد که در دوران اخیر توصیه می شود برای هویت گرایی به در پیش گرفتن پلورالیسم توصیه شده است. 
نظریه پرداز اولین کرسی نظریه پردازی با بیان اینکه برای ایجاد ملت به وجود یک احساس جمعی مشترک نیاز است، گفت: هر ملتی برای خود ذاتی را دارد که بیان کننده حقیقتی است دارد و این حقیقت می تواند روح ملی ایرانیان را نشان دهد که اسلام با عنصر متعالی خود توانست به یک حقیقت ذاتی برای ایرانیان تبدیل شود و ایرانیان به تدریج مسلمان شوند. وی با اشاره به تحقیر ایرانیان توسط اعراب و پیدایش جنبش شعوبیه اظهار داشت: شعوبی ها اهل مساوات بودند و با تمسک به آیه قرآن بر این اعتقاد استوار بودند که بین آنها و اعراب فرقی وجود ندارد ولی به تدریج عنصر عدالت خواهی در شهودی ها ضعیف شد و به اهالی تفسیر خوانده شدند که از این پس ادعای برتری نسبت به اعراب را داشتند و بعدها نیز به دوره ایران باستان بازگشت به خرج دادند که در یک جمع بندی کلی به این نقطه رسیده می شود که واکنش ایرانیان در بربار تفاخر عربی یک واکنش افراطی بوده است. دکتر “نجفی” افزود: شکست شعوبی ها نشان داد که حرکتشان یک حرکت ادبی سیاسی بوده ولی آنچه که اهمیت می یابد این است که ایرانیان با شکست جنبش شعوبی ها سعی می کنند هم اسلام را قبول را کرده باشند و هم جوهر و تشخصی را نه به معنای گرایش ناسیونالیستی یا قومیت گرایی بلکه به عنوان روح ملی پیشه کنند و در این نقطه است که ایرانیان به تفکیک بین اسلام و اعراب می رسند. ایرانی ها بعد از شکست شعوبیه به کم کردن نظام سازی و نهاد سازی روی می آورند و قالب سلطنت را قبول می کنند و سلطنت ایران باستان در دوره اسلام و البته بدون تعصبات قومی و ویژگی های زردشتی ظاهر می شود. 
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی در بیان نقش زبان در ایجاد حس مشترک گفت: در دورانی که ایرانی ها مسلمان شدند زبان به عنوان یک عامل پیوند دهنده بین آنها است ولی این زبان نتوانسته که به عنوان یک درد مشترک تبدیل شود و ایجاد کننده ملت باشد. نظریه پرداز اولین کرسی نظریه پردازی در بیان عوامل تکوین ملی ایرانیان با بکارگیری تمثیل هسته و پیرامون و طرح شواهدی تاریخی، اظهار داشت: پادشاهی در کنار تشیع، زبان و موقعیت جغرافیایی از عناصر ایجاد ملت ایران بوده است