بحث “مشروعیت” در دو نظریه “وصایت” و “خلافت”

( نشانه گذاری و نقش بی بدیل حضرت فاطمه سلام الله علیها در شناساندن امامت و ولایت و جریان شناسی در سرچشمه های انحراف)

?در مسئله بسیار مهم جانشینی پیامبر اکرم (ص) دو نظریه عمده وجود دارد:
۱ – نظریه نصب یا “وصایت ” که امامت و ولایت و عصمت را شامل میشود ۲- نظریه” استخلاف ” که مفاهیمی مثل “خلافت” و” اجماع ” و “اهل حل و عقد ” و حتی شورا و بیعت را در هم بر میگیرد ۰

??? در تاریخ اسلام و قرون بعدی تا به امروز بحث “مشروعیت” در هر دو نظریه از جمله مباحث سرنوشت ساز شیعه و سنی بوده است ؛ اما در این میان یک شاهد معتبر و زنده تاریخی از همان ابتدا توانست مشروعیت نظریه اول یعنی ولایت و جعلی بودن نظریه دوم یعنی خلافت را به طور شفاف و دقیق نشان دهد و آن حیات کوتاه ۷۵ و یا ۹۵ روزه و سپس شهادت حضرت فاطمه (س) بعد از رحلت نبی اکرم (ص) است ؛

??? جدا شدن این دو خط عقیدتی از همدیگر و غصبی و انحرافی بودن جریان حاکم سیاسی فقط در قالب انتقادات و نوحه سرایی و خطبه خوانی دختر بزرگوار پیامبر میسر گردید و سپس مخفی بودن قبر مطهر و اجازه نداشتن خلیفه و باند حاکم در تشیع جنازه ، عدم مشروعیت نه تنها شخص خلیفه بلکه اصل جایگاه خلافت را در مقابل وصایت نشان داد ۰

???اگر نشانه گذاریهای حضرت فاطمه (س) در حقانیت امامت نبود شاید تبلیغات خلفا تا دهه ها و حتی قرون بعدی با مقدس جلوه دادن و مشروعیت سازی خلیفه و خلافت به عنوان تنها گزینه جانشینی ، وجود داشتن نظریه اصلی و رقیب دیگری را تا ابد منکر می شدند و یا آن را ساخته تاریخی قرون بعدی شیعه وانمود می کردند۰

انتشار در:

دیدگاهتان را بنویسید