موسی نجفی، رئیس پژوهشکده اندیشه سیاسی، انقلاب و تمدن اسلامی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در مورد تجربه تاریخی و تمدنی بزرگ عصر صفوی و شبیه سازی امروزی آن (تاسیس – تثبیت – تمدن ) گفت: آنچه بعد از یک قرن از پایه گذاری رسمی شیعی صفوی در اوایل قرن یازدهم ، میراث شاه عباس اول شد و با درایت و همت او به اوج رسید؛ ثبات و امنیت ملی و شکوفایی اقتصادی و توسعه و خلاقیت فرهنگی و هنری و علمی بود و همه اینها در یک مرکزیت و هماهنگی و شکوفایی بودند.
وی افزود: این اوج و خلاقیت در فلسفه ملاصدرا و ابتکارات شیخ بهایی و خوشنویسی و هنر علیرضای عباسی و لیاقت و فرماندهی سردار بزرگ امامقلی خان و ساخت و توسعه شهرهای بزرگ و باشکوه قابل رویت است. این دوره شکوفایی بعد از دو دوره مهم تاریخی اتفاق افتاد: اول دوره تاسیس و التهاب و انقلابی گری شاه اسماعیل اول و دوم نیم قرن دوره ثبات و امنیت و تثبیت نظام دینی دوره شاه طهماسب.
این محقق و نویسنده کشورمان در ادامه سخنانش اظهارداشت: انقلاب اسلامی در دوره ثبات و رفتن به طرف تمدن عظیم اسلامی شیعی می تواند از این تجربه مهم همچون عیار و راهکار و افق جهت برنامه ریزی استفاده کند و البته آسیب شناسی خودش را هم داشته باشد؛ فقدان چنین بینشی به خصوص نزد طبقات حامل اندیشه انقلاب یعنی فقدان افق گشایی جدید و پویای انقلاب و البته دست بسته بودن جلوی لیبرالیسم و تمدن غرب.
نجفی تأکید کرد: نتیجه اینکه به نظر می رسد علیرغم بسیاری از کمبودها و آسیبها و سوء مدیریتها که وقایع و تلخیهای سالهای اخیر را در پی داشته است، اینها نه در ذات انقلاب که مسائلی عرضی و روبنایی بوده و علیرغم تحمیل شرایط بد، نوعی شکوفایی تمدنی(به خاطر ازدیاد علم و ثروت و قدرت) بعد از دوران آرامش گونه و ثبات سالیان اخیر دیده می شود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: این خط و مسیر مهمترین ویژگی آینده پژوهی انقلاب اسلامی را ترسیم می کند. این انفتاح و گشودگی از چشم استراتژیست های برجسته غرب مثل هنری کیسینجر پنهان نمانده، از آن به نام امپراطوری پارس نام می برد.