انقلابهای بزرگ : رکود یا صعود

انقلابها گاهی مسیر مشترک و شرایط و یا محدویت های تقریبا یکسانی را تجربه می کنند۰ از مسائل مهم در تاریخ انقلاب فرانسه آن است که انقلاب فرانسه خیلی زود با سرنوشت و جاه طلبی های ناپلئون بناپارت گره خورد و با شکست او فرانسه شرایط سخت رکود و حتی فرسودگی را پیش روی خود دید۰ در این شرایط ، عقلانیت مردم باعث شد در عین حالی که از دستاوردهای انقلاب فرانسه حمایت و صیانت می نمودند، ولی به عنوان عضوی قدرتمند در شرایط نظم جدید اروپا ظاهر شوند.

این صورت مسئله به نظر می رسد میتواند در مسیر هر انقلاب بزرگی قرار بگیرد تا ضمن غلبه بر شرایط سخت رکود (بخوانید تحریم و فشار) با صیانت از دستآوردهای قبلی و ظرفیت های نهفته انقلابش ، این شرایط خاص را طی نموده و قدرتمندانه در بین دیگر کشورها ظاهر شود۰ البته در مورد انقلاب فرانسه و اوج گیری زمانبر آن در دهه های بعد از معاهده وین این نکته جالب دیده میشود که فرانسه هر چند از جاه طلبی ها و کشورگشایی های ناپلئون بناپارت برای مدتی دست کشید ولی هرگز از توان و ظرفیت و ارزشهای فرامکانی و فرا زمانی کشوری که انقلاب فرانسه در آن رخ داده عقب نشینی ننمود و همیشه بزرگی و عظمت انقلاب خود را تا به امروز به رخ اروپا و سایر کشورهای جهان می کشد ۰

از این منظر این مسئله میتواند با نگاهی به گذشته و ذات هر انقلاب بزرگی مدنظر انقلاب اسلامی معاصر در کشور ایران هم باشد و این همان رمزی است که انقلابهای بزرگ مشکلات را حل ، و فراتر از زمان و مکان صدورشان می روند۰

انتشار در:

دیدگاهتان را بنویسید