?شیعیان در تاریخ قرن اول از یک طرف با سیاست خلفای غاصب بخصوص باند فاسد اموی و ام الفتنه یعنی معاویه در شام مخالف بوده و از طرفی با جریان انحرافی خوارج نیز به طور عمیق درگیری فکری داشتند و برداشتهای سطحی آنها را نسبت به اسلام قبول نداشته و حتی مخالفت خوارج با خلفا را هم با جریان مخالفت خودشان در یک سطح و ماهیت نمی دیدند ؛ البته چون مشکل اصلی جریان حاکمیت اموی بود لذا شیعیان وقت و انرژی اصلی خود را صرف درگیری با این جریان گژ اندیش نمی کردند ۰ البته خوارج نیز در دهه های بعدی در برخی شعارهای افراطی خود تجدید نظر نمودند ؛ لذا شیعه با بصیرتی که در آموزه های ائمه معصومین علیهم السلام کسب کرده بودند نگاهشان به هر دو جریان منفی بود ولی نحوه مخالفت شان با هریک تابع اصول و مبانی مستقل و مصلحت تشیع صورت می گرفت ۰
?با توجه به تمهید مذکور و این درس مهم می توان گفت که انقلاب اسلامی ایران به طور ذاتی یک انقلاب غیر غربی و ضد سکولار است لذا با تمامی ابعاد سلطه غرب و بخصوص نفوذ امریکا مخالف است ؛ از طرفی بخاطر تعهد و باور عمیق به معارف اهل البیت عصمت علیهم السلام ، اسلام راستین و اصیل را در تعالیم امیرالمومنین علی علیه السلام و اولادش می بیند ، لذا با فرقه های افراطی بنیاد گرا و تکفیری شدیدا زاویه داشته و دارد۰ بنابراین امروز مخالفت با امریکا و یا طالبان و یا اولویت دادن به مخالفت با یکی به معنای همراهی و یا نزدیکی با آن دیگری نیست چرا که ایران زاویه نگرش مستقل خود و البته منافع دراز مدت خودش را در منطقه دنبال می کند ۰ هر چند استفاده بهینه از شرایط ، کاری عقلایی است ولی حفظ فاصله منطقی از هر یک از دو طرف متخاصم نیز برای دفع شبهات و جلوگیری از سوء استفاده شیاطین تبلیغاتی کاری لازم و ضروری است ۰