مرکب تاریخ و راکب سیاست

مرکب تاریخ و راکب سیاست ( پیرامون ابعاد حافظه کوتاه مدت تاریخی و درمان موقت آن )

دکتر موسی نجفی: در هر ملتی اشخاص برجسته و بزرگی وجود داشته که با هویت ملی آنان پیوندی ناگسستنی دارند ، لذا از شخصیت های مقدس و الهی گرفته تا رجال بزرگ و محترم و قهرمان تاریخی را هم می توان مشمول مطلب مذکور دانست . اما این گنجینه و داروی شفابخش یک کشور در مواقعی که درست و به جا استفاده نشود خطر آفرین می گردد ؛ به عنوان مثال دولتمردان در دهه قبل با لقب فروشانی که در مطبوعات و امپراطوری تبلیغی خود در دهه نود داشتند برای دست‌آورد اندک برجام شروع به تطبیق ناقص تاریخی نموده و مدح ها سرودند . صاحب این قلم همان زمان تذکر داد که حرمت شخصیت های تاریخی – ملی را نگه داشته و امثال امیرکبیر و دیگران را به آسانی با القاب ، پیشکش این و آن نکنید ! چرا که هنوز جوهر امثال برجام نخشکیده و تبعاتش معلوم نشده ، عده ای متملق و چاپلوس برای خوش خدمتی به فلان وزیر برجامی و یا صاحب قدرت نفتی آن زمان از کیسه تاریخی ملت خرج کرده و لقب فروشی های عجیب و غریب می نمودند و نمی دانستند چند سال بعد که سست بودن فلان قرارداد و بهمان معاهده شان معلوم شود، به تبع آن اذهان ساده اندیش می توانند شبهه نمایند شاید آن بزرگان تاریخی هم مثل حضرات مذکور این گونه سست و ضعیف عمل می نموده اند ! و این یعنی بی اعتمادی ملی و از بین بردن شاخص ها و ارزشهایی که یک ملت برای ادامه حیات و عزت و هویت خود بدان سخت نیازمند است . البته از انصاف نگذریم از این طرف قضیه هم استفاده از تاریخ نباید شتابزده و افراطی و کینه ورزانه باشد و هر چه را ما خوشمان نیاید بدون تفکر و تحقیق و معلوم نبودن کامل نتایج، با قسمت های منحط شده و تاریک تاریخ مقایسه نمود. ♦️ نویسنده این سطور چندی قبل امام خمینی را با شاه اسماعیل صفوی مقایسه کردم . ممکن است دوستان بگویند این شبیه سازی تاریخی و انتقاد و نقد مذکور به خودتان هم وارد می گردد ! در جواب باید گفت ، پرونده امام راحل امروز بسته شده و افکار و عملکرد ایشان قابل قضاوت و ارزیابی می باشد و از طرفی به اجماع همه ، امام خمینی یک نظام سلطنتی را سرنگون و نظام جدیدی را بینانگذاری نمود ؛ از این جهت نقش تاریخی ایشان ( و نه شخصیت اخلاقی و علمی و اجتماعی ) با یک بینانگذار بزرگ تاریخی دیگر مثل شاه اسماعیل صفوی قابل قیاس است. در ثانی مقایسه شخصیت های تاریخی غیر همزمان یک مطلب است و تطبیق افراد در سمت های وزارت و وکالت و سیاست که هنوز زنده اند ، با افراد تاریخی خوشنام گذشته برای توجیه اعمال شان مطلب دیگری است . باز در مورد تاریخ تطیقی بین گذشته و حال مواردی دیگری هم هست که ذکرش مناسب است ؛ نویسنده این سطور چندی قبل در مورد پدیده” نادر شاهی” به روسای جمهور های اسبق هشدار دادم و گفتم با استفاده از زندگی توامان حماسه آمیز و فاجعه بار نادر شاه افشار، مواظب باشید محبوبیت و حماسه ملی اقبال و رای مردم برای شما به ادبار و فاجعه ملی مبدل نشود ( مورد مثل احمدی نژاد و حسن روحانی )  در مورد دیگر موفقیت های سردار قاسم سلیمانی علیه داعش در عراق و سوریه را با احساس غروری که سردار امامقلی خان در فتح هرمز علیه استعمار پرتغال انجام داده بود مقایسه کرده و نتیجه گیری نمودم که ظهور چنین سرداران موفقی در نتیجه وجود رهبران بالیاقت و بزرگ می باشد . بیان این مثال ها برای فهم قانون مندی در تاریخ ایران مطرح می شود و برای غلو و تملق و یا برای لقب فروشی و فرصت طلبی نبوده بلکه صرفا درسها و عبرتهای تاریخی است . لذا این مقدار تطبیق نه تنها مذموم نیست بلکه مصداق گذشته چراغ راه آینده می تواند تلقی گردد ۰ ✅این مطلب را هم در نظر داشته باشیم ، ما دو نگاه به تاریخ میتوانیم داشته باشیم : اول: تاریخ را عجولانه در خدمت سیاست قرار دادن . دوم: از تاریخ برای سیاست درس آموختن . خواننده با بصیرت تفاوت و ارزش این دو زاویه دید را به خوبی می تواند بفهمد . البته ذکر این نکته مهم است که قضاوت و معدل تاریخی دادن به اشخاص، کار سهلی نیست که به سادگی بشود با پول و قدرت و تبلیغات آن را در خدمت سیاست های ملون و متغیر در آورد ؛ شاید هم بایستی گفت : ♦️ تاریخ سخت گیرتر از این حرفهاست ۰ ♦️ و عبارت روشن تر : مرکب تاریخ به راکب سیاست راحت سواری نمی دهدالبته که فراموش نمی کنیم که دشمن در آستانه هر تحول بزرگی مثل انتخابات به زعم باطل خود به ضعف حافظه تاریخی و مثلا آلزایمر تاریخی ما دل بسته است ؛ تا بتواند فردی را از جریانی ورشکسته ، رنگ و بزک کرده و تحمیل نمایند؛ پس می توان اظهار نمود : مرکب تاریخ متناسب هر راکب سیاستی نمی باشد.

انتشار در:

دیدگاهتان را بنویسید