پرسش یکی از مخاطبین ✅سلام استاد.ببخشید که اینقدر مزاحم میشم. در پاسخ به سوال قبل(که در کانال منتشر شد) فرمودید که انقلاب اسلامی با تحول در مردم شروع شد و در مسیر رشدش با نظام حاکم درگیر شد و آن را ساقط کرد و این همان مطلبی است که امام رحمه الله ده ها بار بر آن تاکید کردند و علت اصلی وقوع و ماندگاری انقلاب را تحول روحی جامعه می دانستند و همچنین تاکید بر معجزه بودن آن داشتند.ایشان برای اثبات این تحول (تا جایی که بررسی شد) فقط به ذکر چند مثال اکتفا میکردند.مانند استناد به اینکه (نقل به مضمون) مردم قبلا حتی از یک پاسبان هم می ترسیدند اما الان به راحتی مرگ بر شاه میگویند.یا مثال روستای دور افتاده ای را میزدند که در آن مردم با وجود دوری از اوضاع تهران،به رهبری کدخدای دِه تظاهرات میکردند (و حتی بعد از این مثال میفرمودند من از این ماجرا فهمیدم که دست غیب الهی پشت این انقلاب است) و مثال پیرزن و… .سوالم اینه که به نظرتون صرف این چند مثال دلیل بر تحول روحی مردم و وجود دست غیب الهی میشه؟آیا امام رحمه الله از جای دیگه ای(مثلا با نگاه عرفانی و شهودیشان) به این مسئله پی برده بودند و به دلیل سطح فهم مردم این مسئله پیچیده رو با چند مثال بیان میکردند؟آیا میتوان قاعده ای عقلی و فلسفی برای تبیین چگونگی تحول روحی در جامعه و کیفیت آن بیان کرد؟ و اگر امکان دارد چرا در بیانات امام رحمه الله (و حتی آقا و دیگر اندیشمندان اسلامی) چنین چیزی یافت نمیشود؟ شاخص و نشانه ی اصلی این تحول چیست و آیا با تحول و تهذیب فردی تفاوت دارد؟ و سوال آخر اینکه آیا این تحول تاکنون ادامه یافته؟ ✅جواب: نجفی : با تشکر از شما دوست عزیز و تبریک در مهارت تان در پرسش کردن ( بخاطر اینکه تقریبا ده سوال را توانستید در یک متن چند خطی بیاورید!) خدمت تان عرض کنم به هر حال انقلاب اسلامی ایران یکی از حلقه های مهم و سر فصل گونه جریان بیداری اسلامی دو قرن اخیر است و در حالی که “معلول”نهضت های بیداری اسلامی قرن گذشته است و امواج و ظرفیت ها و ماهیت آن حرکت عظیم را در خود دارد ولی “علت” و الهام بخش و در بردارنده ظرفیت های جدیدی هم در حرکت رو به رشد بیداری اسلامی حال و آینده هم می باشد۰ این ظرفیت و رشد جدید در قالب نظام دینی و تمدن نوین اسلامی قابل پژوهش است اما همان طور که در مطالب قبلی این کانال متذکر شدم بررسی ماهیت و فلسفه وجودی این انقلاب عظیم خارج از عوامل صرفا مادی و یا در تقابل با نظام شاهنشاهی بایستی دیده شود البته شما به حق از قول امام راحل از اعتلای روحی و تحول در مردم به عنوان یکی از ریشه های انقلاب سخن گفتید؛ تحولی که آثار و عوارض و حضور و وجودش هنوز هم حس می گردد ؛ ولی خوب سوال همچنان باقی است علت این تحول روحی در مردم چیست ؟و منشا آن کجاست ؟
مرحوم امام خمینی در وصیت نامه سیاسی الهی خود منشا این تحول روحی را از “عالم غیب” دانسته و خود این انقلاب را هم هدیه غیبی الهیه از جانب پروردگار می دانند حال چگونه می شود سلسله علیت های مادی را با علیت های غیر مادی در کنار هم گذاشت ؟ و چگونه می شود به تبیین علمی این انقلاب مطابق ذهن مادی نظریه پردازان سکولار پرداخت ؟ اینجاست که کار دشوار و پیجیده می گردد و تولید ادبیات خاص و نحوه نگرشی فراتر از دیدگاه های مرسوم کلاسیک می طلبد ۰درست در همین نقطه است که من معتقدم تفسیر و تبیین سرنگونی رژیم پهلوی راحت تر و جدای از وقوع انقلاب اسلامی بایستی تبیین گردد ۰ مورد دیگر در سوال در مورد تهذیب فرد و تاثیر اجتماعی آن است که میتوان در این مورد به بحث” صالح و مصلح ” اشاره نمود ۰ در این بحث شما می توانید به نظر استاد مطهری در کتاب نهضت های اسلامی در یک صد سال اخیر مراجعه و بحث ارتباط این دو را مطالعه کنید ۰ موفق باشید۰
نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر مولف : مرتضی مطهری ناشر کتاب : صدرا مولف : مرتضی مطهری ناشر کتاب : صدرا قطع : رقعی (۲۱*۱۴) سال نشر : ۱۳۹۱ شمارگان : ۷۰۰۰ چاپ جاری : ۴۳ تعداد صفحات : ۱۱۴ تاریخ ثبت : یکشنبه ۸ فروردین ۱۳۸۹ تاریخ ویرایش : پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ ۱۶,۰۰۰ ریال تاریخ ایران بسته پیشنهادی کتاب های خوب (ویژه انقلاب اسلامی ایران) معرفی کتاب بیش از هزار سال است که اندیشه ی اصلاح در میان مسلمین وجود داشته و حتی جنبش های اصلاحی بسیاری نیز در ابعاد مختلف فکری و اجتماعی به وقوع پیوسته است. در این کتاب پس از آن که از نهضت های اسلامی صد ساله ی اخیر و رهبران آنها مباحثی مطرح شده، اهداف کلی همه ی نهضت های اسلامی بیان گردیده است. همچنین نهضت اسلامی ایران را بزرگترین نهضت اصلاحی معرفی و به بررسی ماهیت، هدف و رهبری نهضت پرداخته شده است. که ضمن معرفی آثار امام خمینی(ره) ایشان را به مصداقق روایت معرفی می کند. در بخش دیگر شرایط موفقیت مصلح بیان شده است. مهمترین بخش این کتاب، بحث آفات نهضت است که مباحث آن به اختصار چنین است: نفوذ اندیشه های بیگانه. تجدد گرایی افراطی. ناتمام گذاشتن نهضت. رخنه ی فرصت طلب