تودیع و معارفه ریاست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم تودیع و تقدیر از حسینعلی قبادی و معارفه و تکریم موسی نجفی، رئیس جدید پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از ساعت ۱۴ روز چهارشنبه ششم بهمن ۱۴۰۰، با حضور محمدعلی زلفی‌گل، وزیر علوم تحقیقات و فناوری در «تالار تمدن» پژوهشگاه برگزار شد. در این مراسم زلفی‌گل ضمن افتتاح «تالار تمدن» حکم ریاست نجفی بر پژوهشگاه علوم انسانی را به وی تقدیم کرد. وزیر علوم همچنین از زحمات قبادی رئیس سابق پژوهشگاه تجلیل به‌عمل آورد.
در این مراسم پیام رضا داوری اردکانی، رئیس محترم فرهنگستان علوم و پیام کریم مجتهدی توسط مالک شجاعی جشوقانی، ضو هیأت علمی پژوهشگاه قرائت شد. محمدعلی زلفی‌گل، حجت الاسلام مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، موسی نجفی و حسینعلی قبادی سخنان خود را با اهالی علوم انسانی درمیان گذاشتند که متن کامل این سخنان در ادامه آورده شده است:

موسی نجفی: تقارن افتتاح تالار تمدن با مراسم معارفه و اینکه تمدن اسلامی ترکیبی از مجموع علوم و تخصص هاست

در رابطه با این تالار که امروز با حضور وزیر محترم علوم افتتاح شد و تالار تمدن نام گرفته است، باید گفت این تالار نمادی از تمدن گذشته اسلامی است و در آن تصویر پنج نفر از شعرای بزرگ، پنج دانشمند علوم تجربی، پنج دانشمند علوم انسانی، پنج فیلسوف و پنج فقیه گذاشته شده است که محور اینها خواجه‌نصیرالدین طوسی و شیخ‌بهایی است، مخصوصأ نام چهارده معصوم در بالای آنها، همه این موارد نشان می‌دهد این میراث عظیم که هم عقلانیت فلسفی دارد، هم معنویت دارد، هم ادبیات فارسی و هم علم تجربی دارد، در کنارهم تمدن اسلامی را ساخته است. هیچ‌کدام از اینها برتری خاصی نسبت به دیگری نداشته است. اینها فقط حافظه تاریخی ما نیستند، بلکه اگر درست دیده شوند، هویت و شخصیت ملی ما را هم تشکیل می‌دهند. برای اینکه هویت و شخصیت ملی ما که با یک انقلاب عظیمی ایجاد شده می‌خواهد تاریخ ما را با پیوستگی به آینده متصل کند. همان چیزی که ما اسمش را «تمدن نوین اسلامی» می‌گذاریم.

سومین دوره تمدن اسلامی در پرتو انقلاب اسلامی و باز طراحی مراکز و نهادهای علمی

ایرانی‌ها ظاهراً قرار است در سه‌دوره تاریخی در تمدن درخشش داشته باشند که دو دوره تمدنی که گذشته است، دوره اول قرن چهارم و پنجم بوده که دوره زرین تمدن اسلامی بود که بیشتر با همین علوم تجربی و پزشکی شناخته شده بود. دوره دوم به دوران صفویه و قرن دهم و یازدهم مربوط می‌شود که بیشتر با مبانی عقلانی، عرفانی، فلسفی و معماری شناخته شده و دوره سوم به نظر می‌آید همین دوره ما هست که مفتخر هستیم در در آن هستیم و با اینکه ما دو میراث گذشته را داریم اما باید قبول کنیم که با معضل بزرگی به نام هژمونی مدرنیته و در کنارش استعمار غرب مواجه هستیم که نمی‌گذارند به تمدن بزرگ اسلامی آن‌طور که شایسته هست، برسیم، لذا در بحث تمدن نوین اسلامی حتماً انقلاب اسلامی نقش داشته و تمدن اسلامی باید استعمار غرب را کنار بگذارد و خودش را آرام آرام در دنیا مطرح کند و لذا به‌صورت یک رقیب دیده می‌شود.
به نظر من اگر ما بتوانیم این میراث هویتی را به نسل بعدی و به دهه پنجم انقلاب منتقل کنیم باید یک نوع بازطراحی در پژوهشگاه داشته باشیم، در شأن تمدن اسلامی. برای اینکه پژوهشگاه انقلابی داشته باشیم باید در این راستا روشنفکر تراز انقلاب داشته باشیم، دولت تراز انقلاب داشته باشیم و مجموعه دانشگاهی و حوزوی ما هم باید در تراز انقلاب باشند تا همه اینها در کنار هم متعادل و متناسب، به تمدن نوین اسلامی نزدیک شوند.

ضرورت نظریه پردازی در دهه پنجم انقلاب اسلامی و ترسیم چشم انداز نوین برای ظرفیت ها

همانطور که اطلاع داریم، جایگاه پژوهشگاه در بین مراکز پژوهشی مثل جایگاه دانشگاه تهران است که به سایر دانشگاه‌ها، یعنی حالت محوری دارد و این موضوع مسئولیت ما را دوچندان می‌کند و همه به این موضوع واقف هستیم، منتها بنده به عنوان مدیر و خادم فعلی پژوهشگاه در این مدت اندک به یک صورت مسئله جدیدی رسیدم که می‌خواهم صادقانه با آقای دکتر (وزیر علوم) طرح کنم و آن این است که ریاست این مراکز فقط به مدیریت اداری و جایگاه یک مدیر برای دستور دادن و… نیست. خودم به این نتیجه رسیده‌ام که در دهه پنجم انقلاب، یک انقلاب عظیمی در یک سمت قرار دارد و امکانات عظیمی هم سمت دیگر! تا حالا این دو آن‌طور که باید و شاید همدیگر را ندیدند. من وظیفه خودم می‌دانم که این انقلاب عظیم را در چشم‌انداز علوم انسانی که همکاران ما هستند، قرار بدهم و از این طرف هم زحمات همکاران خودمان را در چشم‌انداز انقلاب لحاظ کنم. این تنها کاری است که می‌توانم بکنم و این کار هم نیازمند یک نظریه‌پردازی و ارتباط فکری خوب و تعامل با همکاران است که بتوانیم بارهایی را از دوش این کشور برداریم.

انقلاب اسلامی و توان و تاثیر بین المللی کردن نام ایران و ایرانی

یکی از تقابل های مصنوعی و دوقطبی که برای ما ایجاد کردند بحث اسلام و ایران است که در این پژوهشگاه هم ممکن است برخی فکر کنند دیده می‌شود. آن چیزی که من به نظرم می آید این است که نسبت انقلاب اسلامی به ایران مثل نسبت انقلاب فرانسه به کشور فرانسه است انقلاب فرانسه انقلاب فرانسوی نبود انقلابی بود که در فرانسه انجام شده است انقلاب اسلامی هم انقلاب ایرانی نیست انقلابی است که در ایران انجام شده است. اما همانطور که انقلاب فرانسه به این کشور یک بعد بین‌المللی و جهانی داده، انقلاب اسلامی هم به ایران و ایرانی یک شخصیت ممتاز بین‌المللی و جهانی اعطا کرده است و این برای ما ایرانی‌ها یک افتخار می‌تواند باشد که در سومین دوره تمدن اسلامی با این انقلاب می‌توانیم برای دنیا حرف داشته باشیم. این صورت مسئله‌ای هست که من نسبت به خودم و نسبت به زمانه خودم می‌بینم. لذا کاری که ما باید انجام دهیم این است که باید پژوهشگاهی را باز طراحی کنیم که در انتقال و اجتهاد و بازآفرینی این میراث برای تکوین تمدن نوین اسلامی در سومین دوره تاریخی تمدن در ایران برای رشد و بازخوانی هویت ملی ایران تلاش کند، این وظیفه ای هست که ما می توانیم اینجا برای خودمان تعریف کنیم .

هاضمه قدرتمند و چند وجهی تمدنها برای تنوع فرهنگها

این را هم بدانیم وقتی از تمدن صحبت می‌کنیم.
هاضمه تمدن‌ها هاضمه قوی هست، هاضمه متنوع بزرگ و پیچیده‌ای است، لذا می‌تواند در سایر فرهنگ‌ها افکار و عقاید را به راحتی تحمل کند و ببیند و برتری تمدن و فرهنگ ایرانی_اسلامی را اثبات کند.
یکی از دانشمندان عصر مشروطه هشداری را آن‌زمان داده، به نظرم هشدار امروز ما، پژوهشگاه ما و تمدن ما هست که این هشدار را می‌خوانم و عرضم را تمام می‌کنم: «نان خود به سفره مردم خوردن، به نعمت خویش منت از دیگری بردن، خانه همسایه سوختن و چراغ اجانب برافروختن، جامه خویش دریدن و کلاه بیگانه دوختن، نه کار عقلاست. گفته‌اند مُلک از خردمندان جمال گیرد، دین از پرهیزگاران کمال پذیرد.»

ملاحظه مشروح مراسم از اینجا قابل مشاهده می‌باشد.

انتشار در:

دیدگاهتان را بنویسید