جمع بندی یک روزنامه نگار آزادیخواه عصر پهلوی اول از شخصیت رضاشاه پهلوی

با توجه به فضای کاذب رسانه ای در مورد نوعی تطهیر و پاک سازی نظام پهلوی و بخصوص شخص رضاخان ، به نظر می رسد انتشار اسناد متقن و موثق در این مورد بسیار مهم است ؛ در این رابطه نظر شخصیت های مستقل و غیر وابسته به نظام پهلوی جالب است مرحوم سید اسدالله رسا از مدیران آزادیخواه جراید اواخر قاجاریه و عصر پهلوی است ؛ وی که سالها شکنجه و حبس را در دوره پهلوی تجربه کرده و از یاران شهید مدرس و دوستان مستقل ملیون در نهضت نفت بوده ، جراید”قانون ” و “عرفان” را اداره می کرده است ۰
از ویژگی های مهم این روزنامه نگار این است که با شخصیت شاه پهلوی از نزدیک آشنا بود ۰
مرحوم رسا در یک یادداشت خواندنی در روزنامه قانون در مورد نفوذ روحانیت در ایران به شاه تذکراتی می دهد و در یک جمع بندی بعدها در مقاله ای در روزنامه عرفان در مورد یادداشت ذکر شده و شخصیت رضاشاه به نکات جالبی اشاره می‌کند و می نویسد :
من در آن اوقات با اقلیت و مرحوم مدرس کار می کردم ولی چون پرده خصومت به طور شدید بالا نرفته بود گاهی به وسیله بستگان نزدیک شاه و یا در موقع ملاقات تذکراتی به او می دادم برای همین هم یادم هست یادداشت موثری در روزنامه قانون نوشتم ؛ این یادداشت در سردار سپه که در عین ستمگری دارای قلب ساده ای بود، بی نهایت تأثیر کرد و به جای اجرای سریع خیالات و تصمیمات شیطانی ، مذاکره شروع شد و جریانی که به جای خود توضیح خواهم داد، پیش آمد.
متملقین مانند حلقه انگشتر دور سردار سپه را گرفته و هر روز با نیرنگ تازه ای خودشان را به او نزدیک تر می کردند و مردی که احتمال می رفت، قدرت و توانایی او از لحاظ تامین انتظام و امنیت به حال کشور مفید باشد، به میل و اراده خود به حرکت درآورده و مدتها مقاصد و نیات سوء خویش را که جنگ با رقبا و جمع مال بودند، به بهترین صورتها در پناه وی اجرا می کردند.

سردار سپه مکرر با حضور عده ای زیاد اعتراف میکرد متملقین به او دروغ میگویند ولی “طبع مداهنه پسند بشر” (قابل توجه برخی مسئولین فعلی) که وی هم از آن بهره کامل داشت، اجازه نمی داد خود را از وجود متملقین پاک کند و مستقیما با مردم و افکار مردم آشنا و مربوط شود۰
سردار جنگ وقتی فرمانده کل قوا و وزیر جنگ و نخست وزیر بود، پیش از دوره پادشاهی خود قدرت به خرج می داد و مردم را آنقدر “مرعوب ” ساخته بود که هیچ کس نمی توانست جز به میل و اراده او با او حرفی بزند و سخنی بگوید.

نقل از یاداشت های سید اسدالله رسا در روزنامه عرفان سال ۱۳۲۲

انتشار در:

دیدگاهتان را بنویسید