دو خط موازی در صورت مسئله ما و غرب و مسئله انتخابات سال۱۴۰۰

خط اول : تفسیر مدرن و یا دمکراتیک از اسلام شاخه ای از “عصری کردن دین ” در ذیل عالم و تمدن جدید غرب است ؛ و در نهایت دین را در وضعیت مساوی و یا پایین تر از مدرنیته قرار می دهد۰

خط دوم : در حالی که بنیان و شالوده اصلی انقلاب اسلامی را ” دینی کردن عصر ” می داند ؛ بر پایه برتری اسلام و خروج از دایره بسته عالم مدرن در وضعیت “تصرف” در مفاهیم نو و به استخدام درآوردن آن، خطوط فکری خود را در جامعه و سیاست بازنمایی می نماید ۰
این دو خط موازی صورت مسئله مهم و اصلی و مناقشه بر انگیزی است که ابعاد آن در همه جامعه و اندیشه ها و حتی جریانات و جناح های سیاسی قابل بررسی و بازیابی است۰ تقلیل این موضوع به عناوینی جذاب چون توسعه و نوگرایی و پیشرفت و تکنیک و تکنولوژی میوه چیدن از درختی است که تنه و ریشه اش دیده نمی شود !

این صورت مسئله در افق “اندیشه ترقی” با “اندیشه تعالی ” جوابهای متفاوتی خواهد داشت؛ از خط اولی نظریه “پایان تاریخ” و از خط دوم نظریه ” منازعه ایده ها” در می آید ۰

دولت غربگرا – لیبرال تدبیر و امید با لایه فکری محافظ اصلاح طلبان نماد خط اول است ؛ لذا هر دولتی که در آینده بخواهد خط مشی مخالف سیاست این دولت داشته باشد، بایستی به پشتوانه های نظری گفته شده در خط دوم به عنوان مسیر حرکت نگاه کند؛ در غیر این صورت (هر جناحی که باشد) شاخه ای از نو لیبرال اسلامی و خواهر خوانده اصلاحات و برادر خوانده دولت فعلی می شود۰

انتشار در:

دیدگاهتان را بنویسید