شاخص ارزیابی؟

?شاخص ارزیابی؟

✅موسی نجفی:

?برخی جریانهای سیاسی محروم از امکانات قوای مجریه و مقننه و البته شوراهای شهر در این تحلیل اصرار می ورزند که وضعیت کشور را نسبت به دولت قبل بدتر و بحران اقتصاد را به بحران سیاسی مبدل سازند ۰ در این مورد می توان گفت مشکلات معیشتی و مالی این دولت غالبا میراث سیاست های اقتصادی دولت قبلی است و اما در بین شاخص های مختلف یک تراز به نظرم بسیار مهم است و آن این است که از سطح ریاست جمهور گرفته تا وزرا و مدیران ارشد و متوسط غالبا خط جریان طرفدار غرب و مذبذب بین انقلاب و غرب در دولت سیزدهم کم رنگ شده و در اکثر سطوح اجرایی و فکری نیروهای مومن به هویت دینی و فرهنگ انقلاب اسلامی و ضد غرب کارها به دست گرفته اند این بدان معناست که جبهه گسترده نیروهای نیمه پنهان طرفدار غرب و حتی منتظر استحاله انقلاب اسلامی از مدیریت ها کنار زده شده اند و جای پای غرب از بدنه مدیریتی خالی گشته است

به نظرم این صورت مسئله همان شاخصی است که معادله نابرابر انقلاب با غرب را که در دولت قبلی با شکست برجام شگل گرفته بود در این دولت به سمت نوعی معادله قدرت به نفع جبهه گسترده انقلاب اسلامی سوق داده و می دهد۰ ظاهرا جیغ بنفش های داخلی و حیرت و عجز خارج از کشور در از دست دادن این جا پای مهم دارد۰

✅با توجه به مطالب مذکور ذکر چند نکته خالی از لطف نخواهد بود :

?اول : نباید تصور نمود با کنار رفتن برخی افراد طرفدار غرب از دولت و مجلس، باب این رخنه ها بسته شده است ؛ تاریخ دو سده اخیر ایران نشان داده است این نفوذ اجنبی از زوایای دیگری انجام داده شده و این نفوذ جدید و نفوذ های غیر منتظره و ماجراجویی های غیر مترقبه ابعادی ناشناخته تر خواهد داشت ۰

?دوم : مشغول شدن به حل مشکلات معیشتی مردم هر چند اولویتی اساسی و مهم است ولی این امر بایستی با پرهیز از روزمره گی های مداوم و تکراری همراه باشد ۰

?سوم : نقشه راه فکری داشتن یعنی نقشه ها و خط مشی های دشمنان را ابطال نمودن ؛ این برنامه داشتن شامل برنامه کوتاه مدت و متوسط و بلند مدت بوده و در حقیقت عملکرد ها باید مبتنی بر راهبردهای نظری عمیق تدوین گردد ۰

?چهارم : فضای فرهنگی در حقیقت بستر حرکت اجتماعی و سیاسی و حتی اقتصادی بوده و از آن مهمتر این است در این رقابت فکری و بستر سازی دست برتر فرهنگی با کدام طرف معادله خواهد بود ۰

?پنجم : طرح صورت مسئله خودی به جای پاسخ به صورت مسئله های فرعی و کاذب و تحمیلی طرف مقابل از شروط مهم این کارزار همه جانبه است ؛ در حقیقت این مسئله مثل بازی شطرنج می ماند ۰ در این مسابقه ، شطرنج باز برنده فقط کسی نیست که خوب بازی کند و مهره ها و ارزش آنها را درست بشناسد، بلکه پیروز نبرد اندیشه ها کسی است که مهره ها را متناسب با نقشه و برنامه حریف حرکت داده و ضمن خواندن ذهنیت و راهبرد نهایی حریف، راهبرد و برتری و حرکت خودش را به طرف مقابل تحمیل نماید۰

انتشار در:

دیدگاهتان را بنویسید