پرسش یکی از مخاطبین محترم

?پرسش یکی از مخاطبین محترم :

 

✅با سلام

کسانی که به این مطلب عقیده دارند انقلاب اسلامی رو هم یک پارادوکس میدونند چون انقلاب یک مفهوم مدرن هست و اسلام متعلق به سنت ، پس انقلاب اسلامی نداریم و اصلا این واژه هیچ مفهومی ندارد

اگر توضیحاتی بفرمایید ممنون میشم؟

 

?جواب :

?نجفی :

 

اینکه تفسیر و ماهیت هر انقلابی را در محدوده مدرنیته محدود و محصور می کنید ، کمی عجیب است !

بهتر است این طور بگوییم که انقلابها را می توان به دو نحو تفسیر کرد : مدرن و غیر مدرن

البته در یک دستگاه ذهنی منسجم و عمیق همه تحلیل ها و تحولات به “اندیشه ترقی” بر نمی گردد و فلسفه تحول تاریخ فقط با دیدگاه ترقی در اندیشه غربی ختم و خلاصه نمی شود ، بلکه در فلسفه الهی تاریخ می توان با “نظریه تعالی” هم به تحولات و از جمله به ماهیت انقلابها پرداخت ۰

?نکته دیگر اینکه اگر انقلابها صرفا امری مدرن هستند پس حرکت ها و نهضت های گذشته که مربوط به دوره قبل از مدرنیته بوده اند نامشان را چه باید بگذاریم؟ مثلا نهضت سربداران یا نهضت قزلباشان نام شان چیست ؟ و اصولا فرق حرکت های ساختار شکن اجتماعی و سیاسی گذشته با تحولات دنیای جدید در کجاست ؟

?البته یک نکته را باید توجه نمود که ما می توانیم سنت را به دو صورت بررسی کنیم :

سنت ماقبل مدرن و سنت مابعد مدرن

در نوع دوم هر چند سنت اصل و اصیل است ولی عناصری از عالم مدرن را در خود قرار داده است ؛ این مسئله می تواند در مبحث و موضوع انقلاب اسلامی مورد توجه و مطالعه واقع گردد ۰

?در آخر توجه داشته باشید انقلاب اسلامی در عالم و محدوده مدرنیته اتفاق نیفتاده است ولی در تقابل مطلق با مدرنیته هم نیست و همچنین انقلابی پست مدرن هم نمی باشد( به خلاف نظر میشل فوکو ) بلکه انقلاب اسلامی ، انقلابی “مابعد مدرن ” و فراتر از مدرن محسوب می گردد و بخاطر اینکه در ذات خودش ضد سکولار بوده و دین را نه در حاشیه زندگی بلکه در متن حیات و سعادت بشر می بیند ، با سیر عالم جدید و ماهیت ناسوتی آن نمی تواند سازش و امتزاج کلی و ریشه ای داشته باشد ۰ در این زمینه دوستان را به مطالعه کتاب انقلاب فرامدرن و تمدن اسلامی ( موج چهارم بیداری اسلامی) دعوت می نمایم ۰ ???

? این کتاب، در چهار بخش تنظیم شده اند. در بخش اول با عنوان «بیداری اسلامی در گسترۀ تاریخ ایران»، این چهار موج ترسیم می شوند: موج اول، نهضت های اسلامی قبل از مشروطیت؛ موج دوم بیداری اسلامی، با تحریم تنباکو آغاز می شود و منتهی به نظام های سیاسی مشروطیت می گردد؛ موج سوم، نهضت ها و حرکت های اسلامی بعد از مشروطیت را شامل می گردد و با نهضت ملی شدن صنعت نفت، پایان می یابد. موج چهارم از حدود سال ۱۳۴۰ و با حرکت انقلابی حضرت امام (ره) آغاز می گردد و تاکنون ادامه می یابد و نظام جمهوری اسلامی، تفصیل آن است. هرچند این نظام، خود اجمالی از تفصیلی است که در عصر ظهور حضرت حجت (عج)، محقق خواهد شد. این چهار موج، نشان می دهد که نجفی، در پسِ حوادث تاریخی، تبیینی مبتنی بر فلسفۀ تاریخ شیعی ارائه می دهد. به همین جهت، در فصل دوم با عنوان «نظریه پردازی و انقلاب اسلامی ایران»، موج چهارم را وا می کاود. «پرسش از غرب در ساحت بیداری اسلامی»، «فلسفۀ قیام عاشورا با فلسفۀ انقلاب اسلامی»، «انقلاب اسلامی، بنیاد شالوده شکنی در نظریه پردازی غرب» سه مقاله ای است که محتوای آن، همگی مبتنی بر تبیین این نکته است که انقلاب اسلامی ایران، هرچند، در واکنش به مدرنیته به وقوع پیوسته، اما متکی بر مبانی دینی است و لذا، انقلابی فرامدرن است که در ذیل تاریخ دینی فهم می شود. این انقلاب، نظریه پردازی غربی را در همۀ حوزه ها به چالش کشید و لذا، نجفی می کوشد تا در بخش های سوم و چهارم، نسبت فضای مابعدانقلابی را به گونه ای بدیع تشریح کند.

انتشار در:

دیدگاهتان را بنویسید